بهانهای نمانده است دیگر، برای عاشقی کردن!
1
مهم نیست این در
به کدام پاشنه میچرخد،
مهم تویی
که نه میآیی، نه میروی!
2
عاشق که باشی
میتوانی چشمهایت را ببندی
و پرندهگان
جای تو حرف بزنند
مثل این شعر
که دارد جای من برایت آواز میخواند!
3
به مرگ فکر میکنم
و به زمانیکه
از راه نرسیده، باز خواهد گشت.
میدانم دوست داشتن تو
مرا نجات میدهد.
4
مادربزرگ - که خدا نور به قبرش ببارد - میگفت:
عاشق که باشی
هرگز نخواهی مُرد.
اما، خودش مُرد!
چه پارادوکس بزرگیست عشق!
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مرسی عزیزم
اما امروز فهميدم اتفاق هم كه بيفتد، باز من زندگي خواهم كرد.